«پساجنگ»؛ برنامهای ویژه با محور آینده ایران پس از جنگ ایران و رژیم صهیونیستی، با حضور استادان برجسته و مسئولان ارشد، همراه با تحلیلهای عمیق و آیندهپژوهانه.
این قسمت دکتر علیرضا اشتری با دکتر غلامرضا ذکیانی به گفتگو می نشیند
در دورهای که کشور در شرایط پس از جنگ قرار دارد، این پرسش مطرح میشود که آیا در برخی شاخههای علمی، پیوند میان نیاز جامعه و فعالیتهای دانشگاهی بهدرستی شکل گرفته و نتیجهای ملموس ایجاد کرده است یا خیر. بهویژه وقتی مشاهده میکنیم دانشمندان و اعضای هیئت علمی در جریان جنگها و تهاجمات، هدف قرار میگیرند، این پرسش جدیتر میشود.
جهاد دانشگاهی؛ نمونهای از موفقیت علمی
برای روشنتر شدن موضوع، نمونهای از پیش از جنگ ذکر میشود: جهاد دانشگاهی. نهادی که سه دهه بدون بودجه دولتی فعالیت کرد و توانست با اتکا به درآمدهای خود، دستاوردهای مهمی همچون مرکز رویان را به جامعه علمی و پزشکی کشور ارائه دهد. این تجربه نشان داد که دانشگاه و پژوهش میتواند بدون وابستگی مستقیم، پاسخگوی نیازهای جدی جامعه باشد.
چرا دانشمندان هدف دشمن قرار میگیرند؟
در جنگ اخیر نیز شاهد بودیم که دشمن بهجای هدف قراردادن زیرساختهای عمومی یا مراکز پر سر و صدا، مستقیماً به سراغ دانشمندان هستهای رفت. این انتخاب نشان میدهد که این دانشمندان دقیقاً در نقطهای ایستاده بودند که به نیازهای حیاتی جامعه پاسخ میدادند. همانطور که در طول تاریخ، بسیاری از پیشرفتهای علمی ابتدا در صنایع نظامی شکل گرفته، در اینجا نیز دانش هستهای بهعنوان حوزهای کاربردی و راهبردی، مورد توجه و تهدید قرار گرفت.
تبدیل دانش فردی به نهاد علمی
نکته مهم دیگر این است که فعالیت علمی در این حوزه صرفاً به افراد محدود نمانده، بلکه به نهاد علمی مستقل تبدیل شده است. به همین دلیل، حتی با حذف چند دانشمند، کل جریان علمی متوقف نخواهد شد. این دانش اکنون بومیسازی شده و دیگر قابل حذف نیست.
فرهنگ؛ نیروی پنهان اما تعیینکننده
یکی از نتایج مهم جنگ ۱۲ روزه، آشکار شدن جلوهای از فرهنگ ایران اسلامی بود. فرهنگی که معمولاً بهصورت انتزاعی مطرح میشود، در بزنگاههای تاریخی هیکلمند و محسوس میشود. برای نمونه، در این جنگ مشاهده شد که مردم در شهرهایی مانند دماوند و ساوه، خانههای خود را بهطور رایگان در اختیار هموطنان گذاشتند. این رفتار نشان داد که فرهنگ ایرانی-اسلامی نهتنها وجود دارد، بلکه در مواقع حساس، بهصورت عملی و عینی بروز مییابد.
پیوند ایران باستان و اسلام
این جلوههای فرهنگی نشان داد که فرهنگ ایران و اسلام جداییپذیر نیستند. خدمات متقابلی که این دو به یکدیگر کردهاند، در طول صد سال اخیر بینظیر بوده و امروز در رفتار اجتماعی مردم آشکار شده است. همانطور که در انقلاب اسلامی، جنگ هشتساله و حتی در بلایای طبیعی مانند سیل و زلزله دیده بودیم، در این جنگ نیز مردم به شکلی بیسابقه انسجام و همبستگی فرهنگی خود را به نمایش گذاشتند.
وظیفه دانشگاهها و نخبگان
اکنون وظیفه دانشگاهها و نخبگان علوم انسانی، اجتماعی و فرهنگی این است که این جلوههای محسوس فرهنگ را تحلیل، معرفی و تبیین کنند. تنها حفظ انسجام کافی نیست، بلکه باید ابعاد این انسجام برای جامعه بازشناسی و بازنمایی شود. جامعهشناسان، فیلسوفان، مورخان، تمدنشناسان و حتی سیاستمداران باید این تجربه تاریخی را بهخوبی تحلیل کنند تا جامعه به باور عمیقتری نسبت به سرمایه فرهنگی خود برسد.
امید به آینده آموزش عالی و کشور
با وجود همه مشکلات و نقدهایی که به عملکرد مسئولان وارد است، آنچه در این تجربه مشاهده شد، امیدبخش است. جوانانی که شاید پیشتر عرق ملی یا دینی ضعیفتری داشتند، در این حوادث دوباره این هویت را بازیافتند. همین مسئله سبب میشود چشمانداز آینده آموزش عالی و جامعه ایران روشنتر دیده شود.