گفتنی است دکتر محمدمهدی فرقانی متولد سال ۱۳۳۱ در یزد است. او دارای مدرک کارشناسی روزنامهنگاری، کارشناسی ارشد و دکترای علوم ارتباطات از دانشگاه علامه طباطبائی است و به عنوان عضو پیشکسوت هیئت علمی گروه علوم ارتباطات این دانشگاه فعالیت میکند.
از جمله سوابق اجرایی او میتوان به ریاست مرکز مطالعات و تحقیقات رسانهها از سال ۱۳۷۸ تا آبان ۱۳۸۲، ریاست دانشکده علوم اجتماعی از ۱۳۸۲ تا ۱۳۸۶، و ریاست دانشکده علوم ارتباطات از سال ۱۳۹۴ تا ۱۳۹۹ اشاره کرد.
قسمت دوم:
قسمت سوم گفتگو
ورود به عصر جدید و تجربه جنگ اخیر
ما در مرداد ۴۰۴ دورهای پرتنش را پشت سر گذاشتیم؛ جنگ ۱۲ روزهای که کشور را درگیر کرد و آزمونی جدی برای رسانهها و روزنامهنگاران بود. پرسش اصلی این است که رسانه فارسیزبان تا چه اندازه توانست روایتی صحیح، سالم و غالب از این جنگ ارائه دهد؟ بررسی دقیق این مسئله نیازمند دادههای مستند و عینی است، اما در یک نگاه گذرا میتوان نکاتی مهم را استخراج کرد.
روزنامهنگاری جنگ در ایران سابقهای طولانی دارد. تجربه هشت سال دفاع مقدس نمونهای ارزشمند از روزنامهنگاری بحران است. در آن دوران، روزنامهها حتی زیر بمباران و موشکباران نیز منتشر میشدند. روزنامهنگاران با چالش بزرگی مواجه بودند: چگونه باید اخبار تلخ و حساس، مانند سقوط خرمشهر، را به اطلاع مردم برسانند بدون آنکه موجب یأس عمومی شوند یا اطلاعات حیاتی به دشمن منتقل کنند؟
به یاد میآوریم که در شورای تیتر روزنامه کیهان، نزدیک به صد تیتر برای خبر سقوط خرمشهر بررسی شد تا نهایتاً تیتر «خونینشهر با آخرین فشنگها هنوز مقاومت میکند» انتخاب شود. این تیتر نشان میدهد که چگونه روزنامهنگاری میتواند با ظرافت، هم حقیقت را بیان کند و هم امید ملی را حفظ نماید. این تجربه، الگویی شد برای مدیریت خبر در شرایط بحرانی.
تفاوت روزنامهنگاری جنگ قدیم و جدید
جنگهای امروز تفاوتهای بسیاری با جنگهای کلاسیک گذشته دارند. در سالهای جنگ تحمیلی، رسانهها نقشی حیاتی در کنترل اطلاعات ایفا میکردند؛ زیرا دشمن بهراحتی نمیتوانست از نتایج حملات خود مطلع شود. پنهانسازی محل اصابت موشکها یا میزان خسارت، میتوانست دست دشمن را در برنامهریزیهای بعدی ببندد. در عین حال، رسانهها باید مراقب بودند که مردم احساس سانسور نکنند و اعتمادشان به اخبار داخلی از بین نرود.
در آن دوران، تیمهای تخصصی شامل مشاوران حقوقی، روانشناسان و جامعهشناسان در کنار روزنامهنگاران حضور داشتند تا درباره نحوه انتشار اخبار تصمیمگیری کنند. این نشان میداد که اطلاعرسانی صرف کافی نیست؛ بلکه چگونگی ارائه خبر اهمیت حیاتی دارد.
اما در جنگهای جدید، شرایط کاملاً متفاوت است. امروز دشمنان با پهپادها، تصاویر ماهوارهای و فناوریهای پیشرفته در لحظه از جزئیات حملات خود مطلع میشوند. حتی گاهی پیش از انجام حمله، تصاویر و اخبار آن منتشر میشود. در چنین شرایطی، مسئله مهمتر نه پنهانسازی کامل، بلکه نحوه روایت و چارچوببندی خبر است. رسانهها باید میان سه اصل توازن برقرار کنند:
- اطلاعرسانی دقیق و بهموقع به مردم
- حفظ روحیه و انسجام ملی
- جلوگیری از انتقال اطلاعات حساس به دشمن
ویژگیهای روزنامهنگار حرفهای در بحران
روزنامهنگاری در شرایط بحران نیازمند مهارتها و ویژگیهای خاصی است. نخستین ویژگی، عشق و تعهد به حرفه است. روزنامهنگاری صرفاً شغلی برای کسب درآمد نیست؛ بلکه رسالتی اجتماعی است که به خدمت مردم معنا میدهد. روزنامهنگاری بدون عشق به حقیقت و مردم، دوام نخواهد داشت.
ویژگی دوم، صبر و استقامت است. روزنامهنگاران در بحرانها با محدودیتها، تهدیدها و فشارهای متعدد روبهرو میشوند. تنها کسانی میتوانند در این مسیر باقی بمانند که روحیه مقاومت داشته باشند و دلشان برای کشور و مردم بتپد.
سومین ویژگی، دانش و بینش عمیق است. روزنامهنگار امروز نمیتواند تنها با دانستههای سطحی وارد میدان شود. او باید هم در حرفه خود مهارت داشته باشد و هم از معرفتهای عمومی و علوم اجتماعی بهرهمند باشد. افزون بر این، پایبندی به اصول اخلاقی و شرافت حرفهای یک ضرورت بنیادین است. روزنامهنگاری بدون اخلاق، به سمت «شر مطلق» میل میکند و میتواند منافع مردم و مصالح ملی را قربانی کند. در مقابل، روزنامهنگاری اخلاقمدار حرفهای مقدس تلقی میشود؛ زیرا ارزشمندترین نیاز بشری یعنی «اطلاعات و دانش» را صادقانه تأمین میکند.
رابطه رسانهها و صاحبان قدرت
در سراسر جهان، رابطه میان رسانهها و صاحبان قدرت همواره پرتنش بوده است. صاحبان قدرت معمولاً علاقهای به نقد و نظارت رسانهها ندارند، زیرا رسانهها آنان را زیر ذرهبین میبرند و به چالش میکشند. اما در نظامهای پیشرفته، این حق نقد و نظارت قانونی و نهادینه شده است و قدرت ناگزیر به پذیرش آن است.
در ایران، هنوز نظام حقوقی جامع و کارآمدی برای حمایت از حقوق روزنامهنگاران و تضمین آزادی رسانهها وجود ندارد. هرچند قانون مطبوعات داریم، اما این قانون بهتنهایی پاسخگوی همه نیازها نیست. برای اصلاح این وضعیت، چند اصل باید رعایت شود:
- صاحبان قدرت باید بپذیرند که رسانهها وظیفه پرسشگری و نقد دارند، نه تبلیغ و تکرار مواضع رسمی.
- نظام حقوقی و قانونی باید آزادی و تنوع رسانهها را تضمین کند.
- فرهنگ عمومی باید تغییر کند و این باور جا بیفتد که روزنامهنگار نماینده افکار عمومی است، حتی اگر رأی انتخاباتی به صندوق نداده باشد.
روزنامهنگار این حق را دارد که از بالاترین مقامات کشور سؤال کند و عملکردشان را نقد نماید. این قدرت، ناشی از نمایندگی افکار عمومی است و باید به رسمیت شناخته شود. تنها با چنین رویکردی است که رسانهها میتوانند نقش واقعی خود را در توسعه و نظارت اجتماعی ایفا کنند.
رویای ایران آینده
در پایان، پرسش مهم این است: رویای ما برای آینده ایران چیست؟ پاسخ روشن است. همه ما ایرانی آباد، آزاد و مرفه را آرزو داریم. این آرزو تنها در سایه تغییرات بنیادین در سیاستگذاری، برنامهریزی و تصمیمگیری محقق خواهد شد.
جنگ ۱۲ روزه نشان داد که ملت ایران بسیار وفادارتر و مقاومتر از آن چیزی هستند که تصور میشد. حتی در اوج مشکلات اقتصادی و اجتماعی، مردم وقتی پای تمامیت سرزمینی و هویت ملی در میان باشد، یکدل و مصمم از کشور خود دفاع میکنند. این سرمایه اجتماعی عظیم باید پاس داشته شود.
راه پاسداشت آن، پاسخ عملی به نیازها و مطالبات مردم است. تغییرات ملموس در سیاستها و برنامهها باید بهگونهای باشد که جامعه به چشم ببیند و احساس کند. این مسیر کمهزینهترین و مؤثرترین راه اصلاح امور و حرکت به سمت توسعه پایدار است.
جمعبندی
روزنامهنگاری جنگ در ایران، از دوران دفاع مقدس تا امروز، تجربهای گرانبها و منحصربهفرد است. این تجربه نشان میدهد که رسانهها باید میان اطلاعرسانی، حفظ روحیه ملی و جلوگیری از انتقال اطلاعات به دشمن توازن برقرار کنند. روزنامهنگار حرفهای در این مسیر به عشق، استقامت، دانش و اخلاق نیاز دارد. همچنین، برای ایفای درست این نقش، صاحبان قدرت باید نقدپذیر باشند و نظام حقوقی آزادی رسانهها را تضمین کند. آینده ایران وابسته به شناخت و پاسداشت سرمایه اجتماعی مردم و ایجاد تغییرات واقعی در سیاستگذاری و برنامهریزی است.