گفت‌وگوی تمدن‌ها تا گفت‌وگوی ملی؛ بازخوانی نقش ایران در جهان امروز

«پساجنگ»؛ برنامه‌ای ویژه با محور آینده ایران پس از جنگ ایران و رژیم صهیونیستی، با حضور استادان برجسته و مسئولان ارشد، همراه با تحلیل‌های عمیق و آینده‌پژوهانه. این قسمت میکائیل بیژنی با دکتر هادی خانیکی به گفتگو می نشیند

وضعیت امروز جامعه ایران

ایران امروز از یک‌سو زخم‌خورده حوادث تلخ و شهادت فرزندان خود است و از سوی دیگر توان بالای همبستگی و بازآفرینی را نشان داده است. در این شرایط شاهد صحنه‌هایی بوده‌ایم که از نظر تاریخی کم‌نظیر بوده‌اند؛ شهادت نخبگان، فرماندهان، شهروندان و حتی کودکان در کنار هم، اما در عین حال بروز روحیه همدلی و وحدت در میان اقشار مختلف مردم.

این دو وجه متناقض، تصویری روشن از جامعه ایران ارائه می‌دهد: جامعه‌ای که هم رنج می‌کشد و هم بازآفرینی می‌کند. از دل همین وضعیت است که معنا و جایگاه گفت‌وگو و نقش آن در تبیین دانایی و شکل‌دهی به آینده ایران برجسته می‌شود.

دانشگاه‌ها نیز در این میان نقشی کلیدی دارند. آن‌ها باید غم مردم را درک کنند، رنج‌ها را بفهمند و در مسیر کاهش آن‌ها گام بردارند. به‌ویژه در شرایطی که ایران با بحران‌های اجتماعی، فرهنگی و سیاسی مواجه است، دانشگاه وظیفه دارد چراغ گفت‌وگو را روشن نگه دارد.

دانایی در فرهنگ ایرانی

دانایی در فرهنگ ایرانی مفهومی فراتر از انباشت اطلاعات است. در شعر، ادب و حکمت ایرانی، دانایی نه‌تنها فضیلت اخلاقی بلکه یک بینایی درونی تلقی می‌شود؛ بینشی که هم خرد است و هم عشق، هم عدالت است و هم بخشش.

فردوسی در شاهنامه دانایی را با “داد” و “دهش” گره می‌زند؛ یعنی عدالت و بخشندگی. به همین دلیل دانایی در ایران همواره امری اخلاقی و وجودی بوده است. این دانایی، انسان را از حرص و عیب پاک می‌کند و به او توانایی دیدن و شنیدن پاک می‌بخشد.

سه ویژگی اساسی برای دانایی در این فرهنگ قابل ذکر است:

  • فضیلت اخلاقی و وجودی: فراتر از دانش و آگاهی صرف.
  • چراغ راه بودن: کارکردی عملی برای هدایت جامعه و فرد.
  • پیوند با تدبیر: توانایی سنجیدن پیامدها و تصمیم‌گیری درست.

این سه بُعد دانایی، زمینه‌ساز ارتباطی عمیق با مقوله گفت‌وگوست.

گفت‌وگو و نقش آن در جامعه

گفت‌وگو در ایران امروز، صرفاً یک ابزار ارتباطی نیست بلکه راهی برای دستیابی به دانایی است. دانایی در خلوت به‌دست نمی‌آید، بلکه در مواجهه با دیگری، در میدان فرهنگ، سیاست و اقتصاد شکل می‌گیرد.

در شرایط بحرانی، گفت‌وگو تبدیل به ابزاری برای کاهش رنج‌ها می‌شود. جامعه‌ای که با جنگ و بحران روبه‌روست، نه‌تنها زیرساخت‌های فیزیکی بلکه روان شهروندانش هم آسیب می‌بیند. در چنین فضایی، گفت‌وگو می‌تواند مرهمی برای زخم‌ها باشد و امید را بازسازی کند.

به همین دلیل، یکی از مهم‌ترین وظایف رسانه و دانشگاه، تقویت گفت‌وگوست. رسانه‌ها باید فراتر از هیاهو و تبلیغات عمل کنند و زمینه‌های واقعی گفت‌وگو را فراهم کنند تا روایت درست از جامعه ساخته شود.

رسانه، روایت و مسئولیت اجتماعی

رسانه‌ها در این شرایط نقشی اساسی دارند. وظیفه آن‌ها تنها انتقال پیام نیست بلکه معنا بخشیدن به وقایع و روایت درست از جامعه است. رسانه باید هم حماسه‌های مردم را ثبت کند و هم رنج‌های آنان را بازتاب دهد.

مسئولیت رسانه‌ها سه وجه دارد:

  1. اخلاقی: بازتاب دادن واقعیت به‌دور از تحریف.
  2. حرفه‌ای: روایت درست از جامعه و بحران‌ها.
  3. فرهنگی و علمی: استخراج منابع دانایی از فرهنگ و تاریخ ایران.

با وجود این، رسانه‌های رسمی در بسیاری موارد از مردم عقب‌تر بوده‌اند. همبستگی، همدلی و تاب‌آوری مردم فراتر از آن چیزی بوده است که رسانه‌ها نشان دادند. این شکاف، خود نیازمند بازنگری جدی در سیاست‌گذاری رسانه‌ای است.

نقش دانشگاه و نخبگان

دانشگاه و نخبگان به‌عنوان “جمهوری خرد” وظیفه‌ای اساسی دارند. اگر دانشگاه از تحولات فناورانه و اجتماعی عقب بماند، نه‌تنها از حاکمیت بلکه حتی از شرکت‌ها و نهادهای اقتصادی نیز عقب خواهد افتاد.

در این میان، گفت‌وگو به‌عنوان پیونددهنده حوزه‌های مختلف (ارتباطات، ادبیات، جامعه‌شناسی، روان‌شناسی، سیاست و اقتصاد) اهمیت پیدا می‌کند. گفت‌وگویی که تنها در سطح نظری باقی نماند بلکه راه‌حل‌های عملی برای جامعه ارائه دهد.

هم حاکمیت و هم جامعه باید از بحران‌ها درس بگیرند. بحران‌ها اگر ما را نابود نکنند، می‌توانند منبع حیات تازه شوند. این نگاه نه‌تنها یک دیدگاه روان‌شناسانه بلکه یک تجربه تاریخی در ایران است.

امید، همبستگی و آینده ایران

ایران در طول تاریخ بارها با بحران‌ها و حملات بزرگ مواجه شده اما هر بار توانسته بازآفرینی کند. امید در چنین شرایطی یک برساخت اجتماعی است که باید در سیاست، اقتصاد و فرهنگ ساخته شود.

همبستگی اخیر مردم ایران نشان داد که ظرفیت بالایی برای نوزایی وجود دارد. اما برای اینکه این همدلی موقت به همبستگی پایدار تبدیل شود، نیاز به اقدامات عملی و گفت‌وگوهای سازنده میان حاکمیت و جامعه وجود دارد.

از منظر بین‌المللی نیز گفت‌وگوی تمدن‌ها همچنان یک فرصت بزرگ برای ایران است. این گفت‌وگو می‌تواند بسیاری از تهدیدها را دور کند و جایگاه ایران را در منطقه و جهان تثبیت نماید.

جمع‌بندی

گفت‌وگو در فرهنگ ایرانی نه‌تنها ابزار ارتباطی بلکه چراغ راه دانایی است. دانایی در این فرهنگ، فضیلتی اخلاقی، چراغی برای هدایت و پیوندی عمیق با تدبیر دارد. جامعه امروز ایران در میان بحران‌ها، هم رنج کشیده و هم تاب‌آوری نشان داده است. رسانه‌ها، دانشگاه‌ها، نخبگان و حاکمیت، همگی وظیفه دارند این سرمایه اجتماعی را تقویت کنند. آینده ایران در گرو گفت‌وگوی سازنده، بازآفرینی فرهنگی و ساختن امیدی پایدار است؛ امیدی که بتواند جامعه را از بحران عبور دهد و زمینه‌ساز نوزایی و پیشرفت شود.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *